ذلت **** نگاهم در سکوت آب شکست و صدای م در حنجره ی خورشید خشکید پای کلک م بی رمق ، در باتلاق جهل خسته و تنها بس که با ایما و اشاره افکارم را دره خفقان همچون پالس مخابره دریغا از کج فهمی و امانشاعر:مرتضی حاجی اقاجانی, ...ادامه مطلب