چه شد ای پرپر دوران بساط باد و بارانت؟ شکوه فصل پاییزت، سواران بهارانت؟ چه شد ای خم به ابرو از دی سوزان نیاورده چه کرده بهمن اندوه با الوند عصیانت؟ نه پای آن که بنشینی به دامانشاعر:محسن مرادی مصطفالو, ...ادامه مطلب
کنون زمانه و دوران واژگون من است که بر اریکه ی دل شاه سرنگون من است چگونه با خبرت سازم ای عزیز کنار از این جهان پر از غم که در درون من است؟ دلیل مستی ما را مپرس و خود بنگر که این عصاره خوشبوشاعر:سید علیرضا یزدانی , ...ادامه مطلب
به یادت من شبی در زیر باران سخن گفتم زِ تو در جمع یاران همه گفتند: اگر او پیش ما بود به آخر می رسید اَندوه شاعر:آرمان مرادی, ...ادامه مطلب
نشان عزتو شاهی اگر خواهی بگیری تو. بخوان یک روضه ای تا فاطمه اشکش بریزد زود به اول شرط ان روضه خودت را بشکن از دم شب به یاد زینبش هر شب بریز اشکی تو بر دردش که در یک نیمه روز گلهای باغش راشاعر:شکوفه ندیمی دانش, ...ادامه مطلب