شعر نو

متن مرتبط با «داستان یاد خدا» در سایت شعر نو نوشته شده است

یاد دارم داد یاری این سروش

  • یاد دارم داد یاری این سروش نیمه شب رازی مرا گفتا به گوش کز جهان و هر چه باشد در میان نیست خوش تر جز دکان می فروش گفتمش دانم که قولی بر حق است لیک پنهان بایدی گفت و خموش زان که این نو کیسگان بهرشاعر:آرمین نوری ارومو, ...ادامه مطلب

  • « داستان خوب »

  • نیلوفرانه از شور کدامین مرداب از یادِ کدام زخمِ انتظار شکفته منظر حیرت؟ نگاهدارِ شرم سحر طلوع صبح نیلوفرانه بگو راز صبح چیست از لابلای همین خاطری که خفت از آن شقایقی که در دلِ سنگِ گیجشاعر:مجید ابتدایی, ...ادامه مطلب

  • موسیقی خدا

  • قطره قطره دانه دانه باران می باری تا که باید منتظر بود تا تو بیایی همه گویند می آیی ز آسمان آبی آیا میپذیری بیاری بر این قلب توخالی؟ ببار و بازهم میهمان قلبم شو ببار و بازهم مرهم زخمم شو ببارشاعر:زینب قائینی, ...ادامه مطلب

  • خدا

  • و خدایی که به من گفت سرانجام خوش است و خدایی که به من گفت که پایان خوش است و خدایی که به من گفت اگر وا ندهی قول میدم بتوانی که پایان خوش است و چه پایان قشنگیست همین مشتی از خاک به خاکشاعر:روژان کرمی, ...ادامه مطلب

  • خدایا مددی کن

  • خدایا نفسی دارم وبی هم نفسم همتی کن که چنین دل ندهد بر بادم می زنم چنگ به ریسمان نجاتت خدایا من در بند را مددی کن خیر ندیدم من از این جام شراب تو شبی سر به راه کن دل غم دیده مارا صومعه ، میکده ،شاعر:قاسم الماسی, ...ادامه مطلب

  • داستان دیگری

  • شهرزاد من! بکن سَر با زبان دیگری در هزار و دوّمین شب داستان دیگری در هزار و دوّمین شب داستان دیگری داستان دوره‌های باستان دیگری نِی، غلط گفتم، بگو از دورۀ آینده‌ای از زمانی که نباشی تو ازشاعر:صالح خلیق, ...ادامه مطلب

  • جهان کی یاد زن افتاد ...!؟

  • هزاران حرف ناگفته و صدها راه یا بی راهِ نارفته غروری زیر پا مانده حیایی سخت آزرده و تمثیلی به نام من به نامِ "زن" و گیسوی پریشانی نه دست باد که زیر چارقد آزاد تنش همخوابه ی یک کوهشاعر:کتایون جلیل پور , ...ادامه مطلب

  • یاد طغیانگر

  • خوب ِ نایابی میان ِ جان من سرخوشم با یادت ای جانان من دل شده شیدا و مفتون ِ لبت گشته چون مجنون ِ لیلا جان من اردیبهشتشاعر:رحمن لونی, ...ادامه مطلب

  • خدا و دیگر هیچ

  • زنجیرِ حرف‌ها تیغ‌هایی زهرگین قلب‌ها، شد غمگین زخم‌هایی دردناک آه‌هایی سوزناک اینچنین است زبان آدمی دل‌ها را خون کند جان ز تن‌ بیرون کند و تو آنگاه فقط لبخند بزن بر تمام درد‌هاشاعر:محدثه فیاضی فر, ...ادامه مطلب

  • به یادش و یاریش

  • هرچه را می خواهی با خود ببر حتی خاطراتم را حتی درگاه دیدارها را که از تحمل عبور سنگین لحظات انتظار به آن رسیده ام اما خنده ها و تن پوش بوسه هایت را هرگز این سبز خیال بی ریشه در آرایه خاکشاعر:بیژن شیخ زاده, ...ادامه مطلب

  • بیاد تو

  • بیاد تو ای بسا در خاطرم یاد تو می آید بیاد می شوم مشتاق تو،قهر تو می آید بیاد هرزمان یادت کنم،دل می شود دلداده ات من ترا می خواهمت،عشق تو می آید بیاد یمشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ نظافتیانشاعر:عبدالعلی نظافتیان, ...ادامه مطلب

  • در یاد تاریخ

  • روزی که گل شکست در ازدحام خار نزدیک می‌شدیم تا چوبه های دار قفلی به بغضمان یک قفل بر دهان فریاد مرده بود در قعر این جهان کابوس مرگ بود رویای خانه ها از درد جان سپرد قلب ترانه ها شاعر:بابک اخوان, ...ادامه مطلب

  • خدا نزدیک است!!

  • دلخور مشو از ژاژهای بی پایان، خدا نزدیک است!! نزدیکتر از صراطی، چون نورِ مستقیم که پُر ز بیکرانهٔ هستی است، گر به آغوش طلبی نور او، سویش شوی رخشان و پُر تلالو، گر به دنج و دخمهٔ تارِشاعر:علیزمان خانمحمدی, ...ادامه مطلب

  • از یاد رفته

  • با آنکه مرا ز یاد بردی درفکر تو مانده ام هنوزم آتش بزند جان و جهان را ته مانده ی آه سینه سوزم گمگشته میان روز و شب ها بازیچه ی بخت کینه توزم لیلای خیال خوب بنگر مجنون ملول تیره روزم باید که زشاعر:مسعود عظیم پور, ...ادامه مطلب

  • شِعرای یادگاری

  • وقتی تو ازدحام شب های سرد و تاریک گم شده بود نگاهم تو کوچه های باریک وقتی هجومِ کابوس چیره میشد به رویام حرفای عاشقونه جایی نداشت تو دنیام اون روزایی که هیچکی حالِ منو نپرسید دردِ ترانهشاعر:شیواصالحی , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها