از پی پرواز اجباری با كابوس ها خیالی بس، خونین دارم دور شو دیگر زمستان هر خیابانت را می نگرم رد برف است كجایی بهار !؟ شاخه های جوان را نرسیده به خزان قطع كردند سطر سیاهی اندیشه ام را زخمشاعر:عبدالله خسروی, ...ادامه مطلب
عصر است و خیالم تخت از گرمی فنجانم.. از بوی خوش چایی انگار که مهمانم:) عصر است و خیالی نیست از دست رود جانم هنگام جدایی هم... من خنده به لب دارم امروز چو باد نو چون باد بهارانم خنثی شده اینشاعر:شیما عبدالهی (شعله), ...ادامه مطلب
مثل خیالی در خون و انفجاری در یاد م, ...ادامه مطلب