جز با تو وُ عشــق تو عَجين نتوان بود افسرده دل وُ چين به جَبين نتوان بود چون رايـتِ ما نگـــاهِ گيــراى تو شد يك لحظه ز عـمر را حَزين نتوان بود فرمود كه خشنودى روح از شاديست* چون راه چنانشاعر:محمدعلى دهقانى, ...ادامه مطلب