قطره قطره دانه دانه باران می باری تا که باید منتظر بود تا تو بیایی همه گویند می آیی ز آسمان آبی آیا میپذیری بیاری بر این قلب توخالی؟ ببار و بازهم میهمان قلبم شو ببار و بازهم مرهم زخمم شو ببارشاعر:زینب قائینی, ...ادامه مطلب
و خدایی که به من گفت سرانجام خوش است و خدایی که به من گفت که پایان خوش است و خدایی که به من گفت اگر وا ندهی قول میدم بتوانی که پایان خوش است و چه پایان قشنگیست همین مشتی از خاک به خاکشاعر:روژان کرمی, ...ادامه مطلب
خدایا نفسی دارم وبی هم نفسم همتی کن که چنین دل ندهد بر بادم می زنم چنگ به ریسمان نجاتت خدایا من در بند را مددی کن خیر ندیدم من از این جام شراب تو شبی سر به راه کن دل غم دیده مارا صومعه ، میکده ،شاعر:قاسم الماسی, ...ادامه مطلب
زنجیرِ حرفها تیغهایی زهرگین قلبها، شد غمگین زخمهایی دردناک آههایی سوزناک اینچنین است زبان آدمی دلها را خون کند جان ز تن بیرون کند و تو آنگاه فقط لبخند بزن بر تمام دردهاشاعر:محدثه فیاضی فر, ...ادامه مطلب
دلخور مشو از ژاژهای بی پایان، خدا نزدیک است!! نزدیکتر از صراطی، چون نورِ مستقیم که پُر ز بیکرانهٔ هستی است، گر به آغوش طلبی نور او، سویش شوی رخشان و پُر تلالو، گر به دنج و دخمهٔ تارِشاعر:علیزمان خانمحمدی, ...ادامه مطلب
به خدا ناله شنیدم که خدا زندانیست همه جا هست و کسی جز او نیست یک نفس داد به ما تا که دمی تازه کنیم بی خبر بودم از این جان که در او زندانیست همه جا گشتم و گشتم که مسیحا نفسی ناله سرداد که او هستشاعر: فرهاد عبادی, ...ادامه مطلب
« درگاه خدايي » در چنين بحر عميقي كه فرو رفت سرم با خدايس كه در اين بحر چه باشد هنرم غرق دريا شدم و رفته در اين موج بلا لطف آن نوح(ع) نبي بود ،رهند از خطرم تا كه فيض و كَرمشاعر:حسن مصطفایی دهنوی , ...ادامه مطلب
گره افتاده در کارم خدایا به خود کرده گرفتارم خدایا کنون ز روز اَزَل تا به برزخ به تو مدیون هستم, خدایا ز این دنیا بغیر از تو کیو دارم تویی تنها کس و کارم, خدایا دیدگانم برفت, ز غم عشق او تو چارهشاعر:عقیل علی زاده, ...ادامه مطلب
من و تنهائی ام امشب سخن ها با خدا داریم همه سوزیم ، همه سازیم ، همه رازیم من و تنهائی ام امشب چه غمها در سرا داریم سخن از کهنه و نو با خدا داریم بسوزانیم شادی های عالم را بنوشیم و بنوشانیم تاشاعر:فرهاد جعفریان, ...ادامه مطلب
خدا گر ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری... که : من می گویم،درهای دیگری نعمت های بیشماری که:من می گویم،گر چه نام معلول بر دوش میکشم گر چه ارابه ام جوابگوی اسب تند بادم نیست گر چه جسم ام هم چون چینیشاعر:شهلا چراغی, ...ادامه مطلب
خداوندا بیا و دست بردار جهان را در همین حالت نگه دار به مخلوقات خود لطفی عطا کن دمی آسوده بنشین و صفا کن بیانداز از تنت رخت الهی بپوشان خرقه ای از پادشاهی اگر از این خطایم چشم پوشی توراشاعر:احسان صدوقی, ...ادامه مطلب
خدارا سپیدار نسیم نیم شبان را آرام همراهی کن شاپرک در میان گل بوته ها خوابیده است ... فروردینشاعر:پروانه مدی, ...ادامه مطلب
کرده نورانی طلعت مه اتاق از پی ی نه ماه و نه روز محاق جلوه گر مه رو چو ماه نخشبی خیره کرد چشمان ما را آن شبی زلف ها مشگی شبق گون همچو شب گرمای مهرش به جان آورده تب جلوه گر ماهی چو شبشاعر:ايرج زال زر, ...ادامه مطلب
ای بابا کم بدهید به خلق خدا گیر کی شوید ازاین عمل خویش سیر چنان دوخته اید چشم خویش را که گویا به ریسمانی بند به زنجیر که هر گاه که خودش می خواست که تنگ آنرا بتواند او بکشد تیر لیکن این راشاعر:صمد محسنی, ...ادامه مطلب
ای خدا این خواب خرگوشی و رویاها بس است کشتی بشکسته را امید دریاها بس است ترس گشته جانشین عشق و شک جای یقین ! دوستان تا کی تحمل ! نابسامانی بس است اینه دارد دلم بس سنگ تردیدش زدند معتکف در دیرشاعر:ابراهیم گرجی, ...ادامه مطلب