از عشق نافرجام تو سر به بیابان میزنم، دیگر از غم به جا مانده تو دل به لیلی ها نمیدهم، مجنون تو این جا بی جان است، بی تو دگر بی نام و نشان است، قلبم ذره ذره از غم تو آب شد، جان بی جان من از عشقشاعر:مجتبی زمانی نیشابور, ...ادامه مطلب
دارم به فتیله نزدیک می شوم اما نیامدی و چشمانم از ابر خاطرات زیر سیل باران است فریاد نمی زنم، داد را نمی کشم، تو در سرم به خواب رفته ای! روی بدنی به رنگ اسب در آخرین عکس لبخند زدیم و سپردیمشاعر:مهدی شریفی, ...ادامه مطلب
خانه ی تردید خراب با این همه سردرگمی سینه ام آتش گرفت زین همه نامردمی آرزوی زخم عشق دردلم روزها بماند سوزتراز گرمای عشق،شرحِ روز حالمی بغض گلویم را فشرد ،عشق را باور نکرد بیش ازشاعر:منوچهر فتیان پور (راد), ...ادامه مطلب
از هیاهوی مرکز شهر دور شدهام دکمههای پیراهنت ، راه خانه را نشانم میدهند من ، در "چارخانه لباست" سکونت دارم و فهمیدم خانهدار شدن با "مسکن مهر" آرزوی محالی نیست . . . .شاعر:حمیدرضا طاهری, ...ادامه مطلب
ای دوست ببین خانه ی دل سوختنی نیست این جامه ی عشاق به تن دوختنی نیست روشن شده این دل به خدایی که در این کوی هرم هوس و وسوسه اندوختنی نیست حاشا به طواف حرمش ناز نباشد این خانه به ناز توشاعر:آرامش ظهرابی, ...ادامه مطلب
ای كاش انتظار ديگر به سر شود اين بزم آرزو دل بازتر شود ای كاش ساده تر از كودكان شويم دل بهر زندگي بي تاب تر شود بر سنگ صيقلين خواند نوای رود برجای مانده زود، گاه گذر شود حكاك آذر است باشاعر:محمود طاهری, ...ادامه مطلب
خورشید به راه شب مهتاب به راه آیینه رخ مهتاب زده دلم چقدر تورا لک زده افسوس احساس تو را سرما زده خانه ویران بی توغم زده میخانه رابی تو خماری زده مه رویی که خدا بروی تو بوسهشاعر:یحیی بهرامی باباحیدری, ...ادامه مطلب
گر خواهی قدم به عرش اوباز کنی بایست سیمرغ را بال پرواز کنی محجوبی که با غریبهها حجاب داری جانم با خویشتن دگر چرا حجاب بستی؟ گویم ک حجاب بردار ،گر امید وصال داری لیک ، نگویم در نظرها لختشاعر:لیلا زراعت پیشه, ...ادامه مطلب
ای ملت اگر از کرونا ..... نگرانید در خانه بمانید... خواهید همه تا سالم و سرحال بمانید در خانه بمانید... پیش بزرگان نروید گر مریض اند هر چند عزیزند... این مشکل و با صبر و شکیبا ، گذرانید در خانهشاعر:شاپور علمي, ...ادامه مطلب
بِغیرت گر کسم همخانه آید به چشمم روز و شب بیگانه آید صلاح کار تو آشفتهموییست که رشکم بر دهانِ شانهشاعر:امیررضا مبینی, ...ادامه مطلب
هر جایی که سقف داشت و بویِ غذا از آن به مَشام می رسید که اسمش خانه نیست... خانه یِ آدمی درست در میانِ بازوانِ دلبری است که بویِ عطرِ تنش به یاد ماندنی ترین رایحه یِشاعر:زهره خمری, ...ادامه مطلب
آن دم از وقت سحرگاه ، که فراخوانی به نمازم بود باز آمدم به خود که در غزلم از غزلی نوشتم که سروده حافظ و دیده ملائک در میخانه زدند ، گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.... یادم آمد که من در آن خانهشاعر:لیلا زراعت پیشه, ...ادامه مطلب
میروم از شهر تو با من که نیست دیگر دل دیوانه ات نکند دلگیر شوی ابری شود باران بگیرد خانه اتشاعر:کبریا غلامی, ...ادامه مطلب
پویند را ، ز خاک : این مبدأ طلوع وین م, ...ادامه مطلب
هزار سال با کم و بیش پیش تر از آن که ت, ...ادامه مطلب