شعر نو

متن مرتبط با «جان» در سایت شعر نو نوشته شده است

عشق جانان

  • دل به سختی به تو دادم؛ ز کسی پنهان نیست دل رها کردن از این عشق ولی آسان نیست عشق را با تو و با عشق تو معنا کردم عشق از دید من و دید شما یکسان نیست عشق یعنی تو و تنها تو و هرجا تو و تو هر که مانندشاعر:اسماعیل یاوریان, ...ادامه مطلب

  • این قافله عاشقی به جان داشت اگر ...

  • حالا شدیم لقمه ی احقاق !! این س ا ل ه ا آیه های سکوتت به کدام سوره بود؟! . . این دوره فریادِ صندق شکمی ست !! رای ها را می بلعد ... *محمد کریم زادهشاعر:محمد کریم زاده نیستانک, ...ادامه مطلب

  • عشقت ای مه رو به جان خسته من چون دواست

  • عشقت ای مه رو به جان خسته من چون دواست گر ستانم بوسه ای زان لب حلال و بس رواست کی ز راه خوبرویان دل برون گردد دمی خود نشانی از جنون و خود خطا اندر خطاست چون رسد فصل گل و سرسبز گردد این چمن بایدیشاعر:آرمین نوری ارومو, ...ادامه مطلب

  • حریم جان

  • حریم جان گفتم که ترا مثال جان می خواهم آرام دل و شراب جان می خواهم دیوانه کنی هرآنکه دلداده توست دل را بدهم،سرای جان می خواهم گفتا که ترا همین جهان می خواهم دل را بدهی، صفای جان می خواهم هرشاعر:عبدالعلی نظافتیان, ...ادامه مطلب

  • آن حور که گویند مرا جان ندهد

  • آن حور که گویند مرا جان ندهد اَنهار عسل نیز به غلمان ندهد من حور و سه غلمان به عبایم بزنم این نسیه مرا نقد که آسان ندهد تقدیم به نگاه پرمهرتان با احترام رامین خزائی شاعر:رضا خزایی, ...ادامه مطلب

  • آرام جانم کی شوی

  • وقتی گریزان میشوی ، آواره ی شبهاشوم چشم انتظاردیدنت ، من غرق رویاهاشوم درخاطراتت گم شدم ، غافل شدی ازیادمن آرام جانم کی شوی ، تادرتومن پیداشوم آغوش گرمت راکمی، برروی من واکن دگر شورونشاطشاعر:کریم لقمانی , ...ادامه مطلب

  • باز آمدی ای جان من

  • باز آمدی ای جان من بازآمدی ای جان من بر این دل بی جان من باز آمدی همچون نسیم بر این دل تبدار من باز آمدی با نقشِ خویش نقشی زنی برجان من باز آمدی افسون شوم افسانه و افسونِ من رحمی بکن بر اینشاعر:سرالله گالشی, ...ادامه مطلب

  • آستان جانان................

  • بنام نگارگرعشق................ ................................................... تـارســمِ روزگــاران، همـواره این چنین َست دیوانــگی کُن اِیـدل، کین شــیوه بهـترین َست میـــــخانه را اگــرچـــه، ویران نمودهشاعر:ولی الله شیخی مهرآبادی, ...ادامه مطلب

  • بهار آمد بیا ای جان به سر شورِ دگر دارم

  • بهار آمد بیا ای جان به سر شورِ دگر دارم چو بلبل از فراقِ گل به دل خون جگر دارم قرارم رفته از کف نازنینا همچو آن بلبل بهار آمد بیا چون شوقِ دیدارت به سر دارم بیا تا از خَمِ زلفت ببویم زانکه بیشاعر:محمد صادق حارس - یوسفزی, ...ادامه مطلب

  • جانِ جان

  • نو، روز دروغی بیش نیست وقتی تو نمیشاعر:فاطمه زینی , ...ادامه مطلب

  • الهه ی جانم بیا

  • مطلب الهه نیلوبلاگ ی مطلب جانم نیلوبلاگ مطلب بیا نیلوبلاگ، ای جانِ جانانم بیا نور چشمانم بیا، ای مهربان جانم بیا آتش عشقت زبانه می کشد هر دم به دل ماه مهتابی بیا، خورشید تابانم بیا مهر تو در دل فزونی می کند هر لحظه ای مُشک و عنبر،شاعر:کیوان هایلی, ...ادامه مطلب

  • نیمه جان

  • وقتی آوایت به جانم میرسد شورِ شعری بر زبانم میرسد من تو را میجویمت هرثانیه از صدایت آن نشانم میرسد مثل پاییزی میانِ لحظه ها نوبهاری در خزانم میرسد شورِ شعری از طنینِ عاشقت چون بهشتی برشاعر:پريسا ملكى, ...ادامه مطلب

  • جان به لب..

  • یار چه گویم تو را، جان به لبم کرده ای بهر کدامین گنه، پر ز تبم کرده ای؟ وعدهٔ تو این نبود ، هر که تو را برگزید حکم قصاصش دهی، تا که خزانش وزید خلقت ارض و سما مختص من بود و بس لیک چرا در رهم،شاعر:مهران قرجه داغی, ...ادامه مطلب

  • ای که درشهریورِ جانم به تسکین آمدی

  • آمدی شاد آمدی جاناچه شیرین آمدی بر مدار کهکشانم همچو پروین آمدی آمدی از سمتِ مهتاب،از دل آینه ها همدم کبک خرامان ناز وسنگین آمدی مشرق چشمت پگاهِ آرزوهای دل است مهربانا،برتر از هر دین وشاعر:سمیرا غضنفری, ...ادامه مطلب

  • من پای اسب جان تو هستم

  • . از خیس بُگذری به اتاقت از پای پیچ خورده و رانت از حال بد... وَ بوی دهانت فحشی که مانده روی زبانت از تو نمانده حوصله و صبر تا گیج باشی و عصبانی یک آدمِ پریشِ روانی با چشم های وحشی و جانی بشکن،شاعر:سمیه جلالی, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها