شعر نو

عسل می‌ریزد از کندوی چشمش طلسمم کرده با جادوی چشمش دلم چیتای دشت بیقراری ست شکارش می‌کند آهوی چشمش علیشاعر:علی ابرکان, ...ادامه مطلب

قند است خنده های تو یا شاخه ی نبات؟! ای شوق دو چشمان تو سرچشمه ی حیات! ای عطر گیسوان تو همرنگ زندگی ای نغمه ی صدای تو نت های بی ثبات ای هر گله ات آتش جان سوز قلب من ای قهر تو مسبب نقضشاعر:پردیس اکرامیان, ...ادامه مطلب

چه می شد گر دل آشفته من هر چشم تو عاد&, ...ادامه مطلب