دلا این بود سزای آن باران و بوی این گِل فرو پاشیده خاکی بر این رحِل ساختن و تاختن بر جسمی خجِل بهاری و پاییزی بر این سجِل به یک پهلو غصه و دگر پهلو خندۀ دل جوانی هزاران راه رفته و شاعر:علی بارنگ, ...ادامه مطلب
بوی نسیم بوی خاک نم خورده میدهی که باران ردپایت را شسته بوی برگ تازه ی انگور که به شراب نرسیده مستت میکند بوی غنچه ی نشکفته ی گل سرخ که دست ِسردت را گرم میکند بوی شمعدانیِ لب طاقچه راشاعر:لعیاقیاثی, ...ادامه مطلب
من میرمو تو میرسی عزیزم خسته ای و غریبه ای عزیزم من میرسم به یه جنونه خسته دلواپسی از تو دلت شکسته یادت میرم مثله غروب پاییز یه برگزردم تو سکوتی لبریز یادت میرم مثله گلای شب بو بوی عجیبیشاعر:عسل پروانه, ...ادامه مطلب
سلام کن آینه را کی بوی روزه می دهد پاک کن زنگ نگارت که سوی روزه می دود شبان بز چران کوچه ها صدای موذن شنیده است خیالباف لحظه ها را نگاه روی روزه می پرد خبر آمد که در این باغ بری میشاعر:محسن رستم زاد سرشكه, ...ادامه مطلب
به قدر یک نفس ای عشق در کنارم باش غزال رام ِغزل های بیقرارم باش هنوز فرصت ِبرگشتن از خودم باقی است ز راه می رسم آخر، در انتظارم باش بدون طلعت یار بی فروغم و سردم بتاب بر من و آفتاب نوبهارم شاعر:رضا محمدصالحی, ...ادامه مطلب
صدایی می آید از دور دست ها کنار باغچه ی خدا باغبان میزند آواز میان پرچین ها گاه آرام و گاهی پر سرو صدا باز هم صدای قو میآید زدور دست ها میان دشت ارغوانی سبز زارها آسمان ابی و بی خبر از نبودنشاعر:نیما اخوان, ...ادامه مطلب
دو بدر ماه درخشید از شرق . از شمال . و زهره همراه ماه مشرق . آیا کدام ماه ؟ پس پنجره ی مشرق را بستم . اینک اتاق و بوی باکره ی ماه آشنا . , ...ادامه مطلب
گیرم که پیراهنم را شستی خیالم را چگونه می شویی ماشینشاعر:قاسم بیابانی, ...ادامه مطلب
سلامی چو بوی خوش آشناییبدان مردم دیده روشنایی درودی چو نور دل پارسایانبدان شمع خلوتگه پارسایی نمیبینم از همدمان هیچ بر جایدلم خون شد از غصه ساقی کجایی ز کوی مغان رخ مگردان که آن جافروشند مفتاح مشکل گشایی عروس جهان گر چه در حد حسن استز حد میبرد شیوه بیوفایی دل خسته من گرش همتی هستنخواهد ز سنگین دلان مومیایی می صوف, ...ادامه مطلب