برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید. , ...ادامه مطلب
((برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید.)). حقیقت رابطۀ شمس و مولانا را در این کتاب پیدا کنید. طلوع شمس در قونیه، زندگی با تمام نیروی سرشار سازنده خود در گذر عادات و مألوفات هر روزینه خویش آرام میگذشت و مثل رودخانهیی که در بستری هموار جاری است بیهیجان و بیخروش راه میسپرد. کشمکش درونی مولانا هم در استمرار سنگین و ملال انگیز این زندگی هر روزینه محو میگشت. از اعماق درون مولانا صدای شاعری هیجان زده بر ضد فریاد مفتی و مدرسی موقر و سنگین برمیخاست و او در غوغای دل مشغولیهای روزانه گوش خود را بر آن بسته بود. با تسلیم به مألوفات دریچۀ دل را بر روی واردات مرموز روحانی مسدود کرده بود و گذاشته بود قیل و قال مدرسه بر حیات درونی او حاکم بماند و او را به رغم کشمکشهای وجدانی در چنگال سرد علم و درس و کتاب نگه دارد. نه سروری روحانی خاطرش را میشکفت، نه سرودی از جان برخاسته بر لبش میگذشت. نه دردی داشت نه عشقی، و با آنکه گه گاه مثل فقیهان دیگر در شعر و شاعری هم تفنن یا طبع آزمایی میکرد وجودش از شعلهیی که آن شعرها را به طوفان آتش تبدیل کند خالی بود. مدرسه او را طلسم کرده بود و در حصار نفوذناپذیر آرزوهای مسکین رؤسای عوام به سختی در بند افکنده بود. وجودش مثل سایر رؤسای عوام معجون درهم جوشیدهیی از تمناهای به سختی مهار شده و رویاهای به دشواری در بند کشیده بود اما برخلاف بسیاری از همگنان تقوایی و کاری داشت که حتی در موقع قدرت، میتوانست طوفان این تمناها را در آرامشی روحانی فرو پوشاند و خلق را از طهارت و نزاهت واقعی خود مطمئن دارد. اما یک روز سرانجام این طلسم که مدرسه و لباس فقیهانه گرد وی به وجود آورده بود شکست و حیات درونی وی در دنبال یک دگرگونی ناگهانی از اتنگنای حفر, ...ادامه مطلب
باز به خاموشی پناه بردم به سیاهی به سکوت دلم که می گیرد این تنها هنری ست که در من شکوفا می شود و به خلاقیت بغض های خفه کننده ی مسموم در پس ناگفته های بغض آلوده ام به قطره های یاسشاعر:مریم جلالوند, ...ادامه مطلب
تنهایی ام را می بری با خود ..... به فصلی سرد آه ای زمین ! چشمان گرمم را درون خویش مهمان کن . شاید که روزی ، باز برگردم . صابر خوشبین صفت اهواز : 9 تیرشاعر:صابرخوشبین صفت, ...ادامه مطلب
اسمان غم زده اندوهت را ببار بر جای پا وبر زخم ساق های کولبرانی در راه مانده که ؛ در سر زمین من محتاج یک کف نان خود را به تقدیر سپرده اند بجرم مظلومیت وباتهام گرسنه بودن ببار بر خاکسترشاعر:بهرام معینی, ...ادامه مطلب
این روزها تکّه اسفنجی آفتاب خورده شده ام خشک و نخراشیده، حفره هایم دیگر منعطف نیست و هر چه سخت تر می شوم، راحت تر می شکنم... فرید! جای خالی ات درون سینه ام درد می کند... سوگوارت نیستم چرا کهشاعر:امیررضا رمضانی, ...ادامه مطلب
ای عزیزِ مرحوم شده ای آقایِ شجریان که فریب روزگار را نمی خوردی هرگز!! بر خاستی از خاکِ پایِ مردمانت تا کرانه هایِ خدا، از ملکوتِ حنجره ات مرهم آلام می چکید، تُرا چه بخوانم، ای مرد !!شاعر:علیزمان خانمحمدی, ...ادامه مطلب
بر حلقه ی هیچ در نکوبم بی تو در حالِ تماشای غروبم بی تو گفتم به همه که خوب هستم اما هرگز تو مپندار که خوبم بی تو مریمشاعر:مریم جلالوند, ...ادامه مطلب
ندیدی مرا در آینه هرگز تبری افتاده بر پیشانی من عصایی گرفته دستانم را پُر شده آینه از پیری من تَرک افتاده دیوار اتاق از تنهایی خانه تاریک شد از این همه درد بعد از تو انگشتانم شد نوازشگرشاعر:سینا امیرخسروی, ...ادامه مطلب
میان نوشیدنیها هم هنوز تشنه ی آن لبم که نسبش به شاخه های تاک مریوان میرسد آه اگر پیراهنت ، دکمه را باز کند کویر ، جنگل خواهد شد میان میوه ها لیمو و میان رنگها ، بلوط را بهانه کرده ام تا ترانهشاعر:نکیسا ناصری, ...ادامه مطلب
به گمانم تبریز زخم عمیقی دارد بر دل که این چنین؛ تب کرده پیشانی غزل های شهریار از بغض سهند برای داغ ستارخان وشاعر:مرتضی سنجری, ...ادامه مطلب
اصن تو گُل نیستی!... بلکه یه دسته گلی اگه تو باغچه دلم گُل بشی خودم قطره قطره برات بارون میشم... اصن برات آسمون میشم تو پرنده شو خودم برات سایه بون میشم عشق به شِدَّتم یه جور برات دستشاعر:محمد کیا حبیب زاده, ...ادامه مطلب
نُه سال بی تو بودن دردل،غصه خوردن بادردگریه کردن دلتنگ،ازنبودن از خاطرات گفتن با قصه هافشردن ازغصه ها گریستن سخت است بی تو بودن درد است تورانداشتن بازدرپناهِ باران اشکشاعر:فهیمه جانی پور, ...ادامه مطلب
برای خودمان هم وقت بگذاریم آهنگ ملایمی در خانه پخش کنیم و به دور از غم و غصه ها به دور از چه کنم ها ... به دور از فکرهایی که ذهن ما را بیمار میکند فارغ از همه جا در خانه موج زنیم و دستهامان را بهشاعر:رعناابراهیمی فرد(رعناابرا), ...ادامه مطلب
می دونم رو من حساسی آره منم اون دیوونه دوست داشتنی دختر مغرور و خجالتی دیوونه ت رو خوب می شناسی واسه من روی همه می ایستی منم جلو همه پُزت رو میدم بی تو زمان واسم نمی گذره شدم بد عادت وقتی کهشاعر:محمد کیا حبیب زاده, ...ادامه مطلب