به وقتِ هلاکِ ستاره وُ رویا دیدم / هاله ! می رقصد وُ شب بوها خودرا در آینه نگاه می کنند گفتند : پناه برگل هایِ / سپیدِ بابونه و لحنِ کوچکِ این جوبار تا / نیفتد ماه از آه . به وقتِ صدایِ شبنمشاعر:فریدون ناصرخانی کرمانشاهی, ...ادامه مطلب
امید ناامیدان را به باران می سپارم... پُر کنم چتر بهاری رو کنم از نو محبت از چه جنسی؟! آسمانی... از چه رنگی؟! آبی کمرنگ بابونه به دست... قصه از جایی شود آغاز در من، که بودم پیچکی خوشبو برای آن گلشاعر:ناعمه خاکپور, ...ادامه مطلب
بودنت مجموع تمام خوش بیاری های دنیاست و نگاهت آخرین گلبرگ بابونه ای که فالِ تقدیرمان را به دوستت دارم ختم می کند. ... در کنارت شبیه دریایم، پرتلاطم پر از ماهی شبیه برکه ای که ماهش را یافتهشاعر:شفیقه طهماسبی, ...ادامه مطلب
راستی بابونههایی که چیدیم چه شد؟ بادی مگر وزید که ماه بی مهابا ما را تنها گذاشت و رفت؟ از رحم به زخم میآمدیم آمدیم و حالا رفتهایم بی آنکه بگویم خدارا نگاهدار مرحمتشاعر:کورش زارع رمشتی, ...ادامه مطلب