ترجمه شعر میگن طرف چندین سال عمر کرده نمیگن که شبانه روز کار کرده میگن ماهم بدنیا اومدیم نمیگن که همش آه کشیدیم آد الوبدور کی فلانکس نچه ایللر یاشیییب دای دیمیللر کی گجه گوندوزی خلورشاعر:حسین هاشمی اهری, ...ادامه مطلب
باران که می آیی شاید که بروید شعر وامانده ی من در خاک گلو و سخن سالها مانده به جای بنوازد تن هر رهگذری تنها را چون عطر علف دشت فراخ وقتی خواهد فهمید که قراری دارد با تو،شاعر:مهدی عارفخانی, ...ادامه مطلب
اما فرق هایی هست که قد خانه ها بالا وپایین دارد به ایشان پیغام فرستادم با وصف او آسمان را مینگریست بعد خبر مرگ دیوانه ای را خواب دیدم زمزمه میکرد آیا در آسمان گل هم سیمانشاعر:پویا عزیزی, ...ادامه مطلب
گردونهُ گیتی چه خرامان گذرد بیدار بمان ، که خفتگان را نبرد از نابکجا آمده و هیچ نمیداند کس کی میبرد این سفر به پایان و چه سانشاعر:فریده مرادی, ...ادامه مطلب
مى توان يك چشمه بود در كنار نخلها مى توان مرهم نهاد برتمام زخمها مى توان جارى نمود آبهاى بركه ها مى توان آئينه بود در نگاه شيشه ها مى توان انفاق كرد در سكوت كوچه ها مى توان دستى كشيد بر غبارشاعر:مصطفی مروج همدانی, ...ادامه مطلب
ترک ، انتخاب تو مطلب اما نیلوبلاگ ، من ترک عادتم نمی شود از روزی که تو را دبدم عشق جوانه زد در لابه لای احساسم هر جا تو را می بینم اما با چشم تو خودم را نمی بینم رنگ چشمانت از عادتم نمی شود پاک اما من درشاعر:فرحناز نخستین شکوری, ...ادامه مطلب
دور است ذلت از ما، در بیعت حسینیم ما امت امامیم، ما ملت حسینیم آماده در قیامیم، در خدمت حسینیم بر سجده چون بیفتیم بر تربت حسینیم ما لاله لاله عشقیم، ما چشمه چشمه پاکیم پروانههای مستی درشاعر:سوده سلامت قمصری(صبا), ...ادامه مطلب
مرثیه جانسوز امام حسین ع - دیدم گلویت را پیمبر بوسه می زد آ ری علی ساقی کوثر بوسه می زد ام ابیها فاطمه هر روز و هر شب دیدم گلویت را که مادربوسه میزد در قتلگه دیدم چه آ مد بر سر تو دیدم کهشاعر:رسول چهارمحالی, ...ادامه مطلب
حدیثی از امام صادق شنیدم چنان نقدی چنین شیرین ندیدم بیان بنموده مومن را به اوصاف که تا جاهل ز ایمان کم زند لاف که مومن با وقار و غم به دل دارد دلش دریا و دُرّش را به دل دارد بود مومن چوشاعر:محمد چاکرالحسینی, ...ادامه مطلب
شب هجرانمان سر شد غم از دل رفت و یار آمد بت مستعجلی رفت و نگاری ماندگار آمد بخوان بلبل به شوق گل که عیدی زودرس آورد خبر کن نا امیدان را که با یگ گل بهار آمد صحیح است این سخن آری، گل بی خارشاعر:پوریا شهبازی, ...ادامه مطلب
مامان! بانگاهت توفقط حرف میزنی ناگفته ها را توفقط حدس میزنی بااینکه تمام تنم بودهمیشه کبود ازقعر دلم جز تو کسی باخبرنبود... مامان! اینجا کجاست گم شدم انگار جهان در جدال است و پشت همشاعر:حامد حسن نژاد, ...ادامه مطلب
امان از بهمن ! رد ِ پایی روی برف نیست درختان ِ بی برگ ِ یخ زده فریاد می زنند تنهایی را وقتی نفس ِ آرزوها بند آمده در حبس ِ زمین ... پروانه میشوم و تصویر زنی در من هویدا میان ِ قاب ِ چوبی ِ پنجرهشاعر:رضوان امیری رسکتی ( مریم ), ...ادامه مطلب
آنقدر ها من شنیدم غر که پایانی نداشت اشکها ازچشم من شد شرکه پایانی نداشت در زمان حمله ی مردان بد جنس و حسود آنقدر شد نان من آجر که پایانی نداشت در خیابان موقع حرکت به سوی سرنوشت آنقدر شاعر:دکتر آرمان داوری, ...ادامه مطلب
حنجره و آواز خنجر و خون و بی امانِ گریز از هجوم بهمن عزادارانِ توامانِ حنجره وشاعر:شهرام بنازاده, ...ادامه مطلب
گم شدیم در سیل الفبا در دوستت دارم های نگفته در عشقی که برایش نماندیم گم شدیم ، اما باید اثری باشد از تو بین حرف های نزده ام از من بین شعرهای نگفته اتشاعر:نگین مرادی, ...ادامه مطلب