اذن اقاله دادی ام که کنم جدا ز تو عشق میان من و تو چه دادی اذن! که کنم جدا ز تو من خویش را در غیابت دروغ بود گفتند نتوانی که کنی اقاله در غیاب او باز هم دروغ بود عشق حادثه ای است با وجود من و توشاعر:شهریار مختاری(انتظار), ...ادامه مطلب