شعر نو

قدم رابه گیتی نهادی پسر شدی پشتبان وامید پدر توزاده امیری وازنسل میر نیایَت محمد یکی نره شیر بخوانم بگوشت کلام اِله محمد نبی وعلیَت پناه به آزادگی راه خویشت بجو حسینی بِنه رسم وآیینشاعر:علی امیرزاده(مبتلا), ...ادامه مطلب

یاد دارم داد یاری این سروش نیمه شب رازی مرا گفتا به گوش کز جهان و هر چه باشد در میان نیست خوش تر جز دکان می فروش گفتمش دانم که قولی بر حق است لیک پنهان بایدی گفت و خموش زان که این نو کیسگان بهرشاعر:آرمین نوری ارومو, ...ادامه مطلب

واژه ی بی پدر و مادر عشق سیلی سرزنش خاطره هاست وسلامی که به افسوسِ دلم می خندد شکوه ی قاصدک پنجره هاست همه هستند اینجا وای، اما به خدا به خدا، دل تنهاست و تو در موج سکوت تن به دریایشاعر:مجید ابتدایی, ...ادامه مطلب

مأمن هموارۀ آزادی آغوش شماست خود، اسارت یک غلام حلقه‌برگوش شماست ماردوشان جهان را فرصت بی‌داد نیست تا درفش کاویان روییده بر دوش شماست دادخواه نسل انسان‌ بوده اید از باستان نقش بر الواحشاعر:صالح خلیق, ...ادامه مطلب

گاهی نگاه دشمن از آزار دوست، بهتر است وقتی که سایه ی تاریکِ دوست، بر سر است دل داده ایم تا که بگیریم از تو، دوباره دل این یارِ خوب را چه نیازی به کیفر است؟ هر گرگ و میش، نشان از طلوع نیست! هرشاعر:حميده عسكري بيجاربسته سري, ...ادامه مطلب

من آن ساقه ی خشکم پایم در خاک و ریشه ام خشکیده در راه رسیدن به تو زمان را طی میکند صدایم کن ای قطره ای دوست قدیمی و ای رفیق ریشه های خشک من جانم در دست توست از سفر آفتاب کی بر می گردی سرشار ازشاعر:فرهاد ظفری, ...ادامه مطلب

تمام‌شب به خیالم بیا نگو فردا به خوابهای محالم بیا نگو فردا دروغ بود که گفتم بیا به ثانیه ام به روزم و ماهم و سالم بیا نگو فردا درخت پیر حمل و جابجایی اش سخت است چو ریشه نکرده نهالم بیا،شاعر:محبوبه محمدی, ...ادامه مطلب

ای عزیزِ مرحوم شده ای آقایِ شجریان که فریب روزگار را نمی خوردی هرگز!! بر خاستی از خاکِ پایِ مردمانت تا کرانه هایِ خدا، از ملکوتِ حنجره ات مرهم آلام می چکید، تُرا چه بخوانم، ای مرد !!شاعر:علیزمان خانمحمدی, ...ادامه مطلب

شب از پیاله‌ی خیال سر می رود کنارشاعر:حمید درخشان, ...ادامه مطلب

گسترهِ خیال پردازیم بتو نمی رسد تراوش شور شاعری را ازمن دور می کند چشمانم را بی نصیب از نور ونفسم به شماره می افتد وقلبم به تپش ! وخون جاری شده در رگهایم همانند شوکران تلخ در گلویمشاعر:بهرام معینی, ...ادامه مطلب

آن دم که زمانه غرق ظلم است و ستم نیرنگ شده عیان و حق خواهی کم درماندگی است و ناتوانی « راحم »، کردن به کس اعتماد و تأیید ِ شاعر:جواد رحیمی, ...ادامه مطلب

ترجمه شعر میگن طرف چندین سال عمر کرده نمیگن که شبانه روز کار کرده میگن ماهم بدنیا اومدیم نمیگن که همش آه کشیدیم آد الوبدور کی فلانکس نچه ایللر یاشیییب دای دیمیللر کی گجه گوندوزی خلورشاعر:حسین هاشمی اهری, ...ادامه مطلب

دارد غمت به تارِ دلم ، چنگ میزند بر شیشه ی اتاقِ دلم ، سنگ میزند آغوشِ من به روی غمت ، باز میشود بر جامه ام ، سیاهِ غمت ، رنگشاعر:جواد قره محمدی, ...ادامه مطلب

در بسی درگیری رویای شب این دلم دیوانه‌وار درگیر تب در وجود این دلم باز آمدی با‌کمی عشوه و طناز آمدی دیرگاهی است که دلم درگیر توست ساده گویم یک غمی پیگیر توست یادت آور قصه ای خواندم ز بوفشاعر:فاطمه دهقان کروکی, ...ادامه مطلب

از پی پرواز اجباری با كابوس ها خیالی بس، خونین دارم دور شو دیگر زمستان هر خیابانت را می نگرم رد برف است كجایی بهار !؟ شاخه های جوان را نرسیده به خزان قطع كردند سطر سیاهی اندیشه ام را زخمشاعر:عبدالله خسروی, ...ادامه مطلب